دلایل شکست کارآفرینان در کسب‌ درآمد
آموزش کسب و کار, کسب درآمد اینترنتی، استخدام، کنکور
آموزش کسب و کار, کسب درآمد,کسب درآمد اینترنتی , استخدام، کاریابی، کنکور و دانشگاه

دلایل شکست کارآفرینان در کسب‌ درآمد

موفقیت یا شکست در هر کسب و کاری وجود دارد هیچ موفقیتی در کسب درآمد بی دلیل نیست همچنان که شکست در کسب و کار هم دلایلی دارد . برخی به خاطر احتمال شکست در کسب و کار از راه اندازی آن ترس دارند در حالی با غلبه بر ترس خود و افزایش آگاهی به راحتی می توانند کسب درآمد عالی و پول ساز داشته باشند. برای آگاهی بخشی بیشتر و ورود در کسب درآمد در اینجا قصد دارم تا ضمن معرفی دلایل شکست کارآفرینان در کسب و کار، راههای پیشگیری از این شکست ها را هم بگویم:

 

هر کارآفرینی که خطر شروع یک کسب و کار را به جان می‌خرد، در پس ذهن‌اش به سود فکر می‌کند. داشتن یک کسب و کار می‌تواند بسیار سودمند و در عین حال، بسیار پرخطر باشد. عوامل مشخصی وجود دارند که می‌توانند باعث شکست یک کسب و کار شوند، ولی عدم تحقیق مناسب و کافی در مورد سوددهی بازار پیش از چنین سرمایه‌گذاری پرخطری یکی از دلایل اصلی شکست در کسب و کار است.

شور و اشتیاق، کلید موفقیت در کسب و کار است ولی نمی‌تواند سوددهی را تضمین کند. اگر در مورد چیزی شور و اشتیاق داشته باشید ولی نتوانید از آن پول بسازید، و با این حال، خطر سرمایه‌گذاری را نیز در آن بپذیرید، آن‌گاه بیش‌تر شبیه یک خَیِر و کارآفرین اجتماعی هستید که بدون چشم‌داشت یا با حداقل سود می‌خواهد به دیگران خدمت کند.

پیش از قبول خطر و سرمایه‌گذاری در هر کسب و کاری، تحقیق جامع و مشورت با متخصصان، بسیار شایسته و مفید است. هیچ‌کس نمی‌خواهد کسب و کاری شکست‌خورده داشته باشد. افتخار هر کارآفرینی این است که شاهد رشد و سود پایدار کسب و کارش باشد.

برخی کارآفرینان کسب و کاری راه می‌اندازند ولی به دلیل برخی عوامل خاص، کسب و کارشان پس از مدت کوتاهی دچار شکست می‌شود. در ادامه به بحث در مورد برخی علل اساسی شکست کسب و کارها خواهم پرداخت.

۱. عدم نظرخواهی و مشورت از افراد حرفه‌ای

مهم نیست پیش خودتان فکر می‌کنید چه‌قدر خبره و مطلع هستید، وقتی می‌خواهید خط جدیدی را از کسب و کار راه‌اندازی کنید، بهتر است به دنبال نظرخواهی و مشورت با افراد حرفه‌ای باشید. این کار کمک‌ می‌کند بتوانید تشخیص دهید آیا این کسب و کار آن‌چنان که فکر می‌کردید سودده هست یا خیر. اغلب اوقات، کارآفرینان به این دلیل اقدام به راه‌اندازی یک کسب و کار می‌کنند که پیش‌تر شاهد سوددهی کسب و کاری مشابه برای دیگران بوده‌اند. آری، شاید چنین کسب و کاری برای دیگران سودده باشد، ولی شاید رازی نیز پشت این موفقیت نهفته باشد. شاید این راز مثلا مربوط موقعیت، خدمات مشتری خوب، آگاهی از منابع مناسب برای تامین مواد اولیه و غیره باشد.

داشتن یک مربی که همیشه شما را از ارتکاب اشتباهات احمقانه باز دارد، بسیار لازم و مفید است. مزیت دیگر مشورت با حرفه‌ای‌ها این است که، شما با آدم‌هایی ملاقات و گفت‌وگو می‌کنید که پیش‌تر، کسب و کار مشابه‌ی شما را راه‌ انداخته‌اند، اشتباهاتی مرتکب شده‌اند، و راه‌های جبران یا جلوگیری از آن اشتباهات را یاد گرفته‌اند.

برای مثال، بیل گیتس و سِر ریچارد برنسون دارای مربیانی نظیر وارن بافت و سِر فِرِدی لِیکر بودند. اگر آنها مشاور و مربی داشتند، شما چرا نداشته باشید؟

یکی از بهترین توصیه‌هایی که می‌توانم به هر آدمی در کسب و کار ارائه دهم این است که هرگز از یاد گرفتن دست نکشد؛ نه تنها باید در مورد بازاریابی در صنعت مربوط به خودتان مطالعه و کسب دانش کنید، بلکه در مورد چگونگی خرید و فروش خدمات و محصولات در دیگر صنایع، و هم‌چنین چگونگی اصلاح و بهبود اوضاع نیز کسب اطلاعات کنید.

۲. عدم توجه مناسب به مشتری

اولویت دادن و توجه به مشتری بسیار اهمیت دارد. کسب و کاری که خدمات و توجه مناسبی به مشتریان داشته باشد، حتما پیشرفت می‌کند. توجه مناسب به مشتری باعث بازگشت مشتریان می‌شود، و بازگشت مشتریان باعث وفادار شدن‌شان می‌شود. اگر رفتار بسیار خوبی با مشتریان نداشته باشید، آنها سمت رقبای‌تان کشیده خواهند شد. یاد بگیرید چگونه باید به مشتریان‌تان نشان دهید که برای‌تان محترم و ارزشمند هستند. همیشه در مورد کیفیت محصول‌تان از آنها سوال کنید و در قبال اظهار نظرشان درباره‌ی محصول، تخفیفاتی برای‌شان در نظر بگیرید (صرف‌نظر از این‌که نظرشان مثبت باشد یا منفی). اگر به اندازه‌ی کافی به مشتری نزدیک نشوید، اگر شبیه سایر فروشنده‌ها با آنها رفتار کنید، فقط وقتی سراغ‌تان می‌آیند که گزینه‌ی دیگری جز شما نداشته باشند. عدم توجه کافی به مشتری، بسیاری از کسب و کارها را نابود کرده است. واحد خدمات مشتریان‌تان معرف برند شما است.

۳. تقلید از دیگران

آن چه برای آقای الف نتیجه‌بخش است، شاید برای آقای ب کارساز نباشد. بسیاری از آدم‌ها به این دلیل وارد یک کسب و کار می‌شوند یا یک کسب و کار خاصی را انتخاب می‌کنند که شاهد موفقیت دیگران در این کسب و کار بوده‌اند و فکر می‌کنند اگر آنها نیز به این کار اقدام کنند، موفق خواهند شد. بهتر است این ایده‌ی خام را از طریق مشاوره‌های مناسب قوام بیاورید، و نقاط افتراق و تمایز خود را نسبت به دیگران بازشناسید. تقلید بدون مشورت به بن‌بست می‌رسد. هرگز تقلید نکنید، نوآوری کنید.

۴. فقدان تجربه

فقدان تجربه یکی از عوامل شکست کسب و کارها است. اگر بی‌تجربه باشید یا مدیریت‌تان خام و مبتدیانه باشد، کسب و کارتان محکوم به شکست است. هنگام شروع یک کسب و کار جدید، توصیه می‌شود از خدمات آدم‌ّهای باتجربه در آن زمینه بهره‌مند شوید. آنها می‌توانند شریک یا کارمندتان باشند. حتما از بازاریاب‌های باتجربه و کارمندان آموزش‌دیده در زمینه‌ی خدمات مشتریان استفاده کنید.

۵. عدم حساب و کتاب

باید حساب و کتاب هر ریالی را داشته باشید که در کسب و کارتان به‌دست می‌آورید. اغلب اوقات، بسیاری از کارآفرینان حساب و کتاب فروش‌های روزانه‌شان را ندارند. وقتی یک روز فروش می‌کنند، با این‌ فکر که فردا هم می‌توانند به هم میزان فروش کنند، سودشان را خرج نیازهای شخصی‌شان می‌کنند. اگر می‌خواهید در کسب و کارتان موفق شوید، باید حساب و کتاب هر ریال را از درآمدتان داشته باشد. حتما برای خرج‌های‌تان برنامه‌ریزی دقیق داشته باشید، زیرا اگر می‌خواهید کسب و کارتان رشد کند، باید ۶۰ درصد از سودتان به کسب و کار برگردد؛ به علاوه، یک‌دهم از آن را نیز به عنوان مالیات باید کنار بگذارید.

۶. عدم رشد شخصی

بسیاری از کارآفرینان بر روی خودشان سرمایه‌گذاری نمی‌کنند. آنها می‌خواهند خوب و موفق باشند، ولی مطالعه نمی‌کنند، تحقیق نمی‌کنند، و هم‌چنین در سمینارها و کارگاه‌هایی که باعث بالا رفتن سطح اطلاعات‌شان می‌شود، شرکت نمی‌کنند. پیشرفت شخصی در زمینه‌ی مهارت‌های رفتاری و ارتباطی یک ضرورت است. رسیدن به این مهارت دشوار و نیازمند نظم و دقت است. رسیدن به موفقیت بدون اصلاح و بهبود رفتارتان کار بسیار دشواری است. هیچ‌کس در زندگی بدون خودسازی و افزایش دانش خود پیشرفت نکرده است. هرگز دست از یادگیری بر ندارید.

۷. مکان نامناسب

یک کارآفرین تصمیم گرفت در یک منطقه‌ی محلی اقدام به تاسیس کافی‌شاپ کند. قهوه‌های آن کافی‌شاپ بسیار دلپذیر و با قیمت مناسب بودند. رابطه‌ی وی با مشتریان نیز بسیار عالی بود. ولی بعد از یک سال، کافی‌شاپ‌اش به اندازه‌ی کافی رشد نکرد و به سختی می‌توانست آن را اداره کند؛ بنابراین تصمیم به فروش کافی‌شاپ گرفت. بعد از آن، کارآفرین ۲۹ ساله‌ای که سرمایه‌ی کافی نیز در اختیار داشت، احساس کرد می‌تواند با تزریق پول به کافی‌شاپ، این کسب و کار را سودده و شیک و مد روز کند. وی نیز نتوانست این کافی‌شاپ را به سوددهی برساند. چرا؟ به دلیل موقعیت مکانی این کسب و کار. نتیجه این‌که نمی‌توانید در جایی کسب و کارتان را آغاز کنید که نیازی به خدمات شما نداشته باشند. شیک و مد روز کردن کسب و کار باعث نمی‌شود آدم‌ها نزدتان بیایند و به شما وفادار بمانند. پیش از انتخاب مکان تاسیس کسب و کار باید به خوبی آن منطقه را از لحاظ بازار بررسی کنید.

۸. عدم تمرکز

ممکن است کارآفرینان به راحتی به دلیل مشغله‌های جزئی بسیار زیاد از مسیر اصلی خود منحرف شوند. هر بار که تمرکزشان به یک سو جلب می‌شود، از قدرت تفکرشان کاسته می‌شود. یک کارآفرین یا تاجر خوب هرگز تمرکزش را از مسائل مهم و اولویت‌ها بر نمی‌دارند. ولی برخی‌ها گرفتار وسواس و کمال‌گرایی در مشغله‌های جزئی می‌شوند که به راحتی می‌توانند آنها را به افراد دیگر محول کنند. کارآفرین باید یاد بگیرد برخی کارها را به دیگران محول کند. کوته‌بینی یک آدم وقتی آشکار می‌شود که گرفتار وسواسی شده باشد که به جای کیفیت به دنبال کمیت کار باشد. پرمشغله بودن به معنی سازنده و موثر بودن نیست.

۹. انتظارات نادرست

برخی نوبنیادها (استارت‌آپ) فکر می‌کنند همین که وارد کار شدند، بدون هیچ تلاش و برنامه‌ای پول از در و دیوار به آنها هجوم می‌آورد. گاهی اوقات، مقصر فقط خودِ کارآفرینانی هستند که تنها آن‌چه را که دوست دارند می‌شوند و فکر می‌کنند بیش‌تر از دیگران می‌دانند. در نتیجه باید گفت، راه‌اندازی یک کسب و کار موفق، مثل دو صد مترِ سرعت نیست، بلکه مثل ماراتن است. اگر نمی‌خواهید در فقر و فلاکت بمیرید یا شاهد سقوط کسب و کارتان باشید، باید سخت بکوشید. هرگز از کاری که انجام نداده‌اید، انتظار پاداش نداشته باشید.

۱۰. به سرعت تسلیم شدن

این مهم‌ترین دلیل شکست بسیاری از کسب و کارها است. اگر پشتکار نداشته باشید؛ اگر مطالعه و تحقیق نکنید؛ اگر بعد از یک شکست بارها و بارها تلاش نکنید، شاید در کسب و کارتان موفق نشوید. اول باید بدانید رسیدن به نیمه‌های راه در کسب و کار هرگز به معنی موفقیت نیست. یکی دیگر از مشکلاتی که در همان آغاز، باعث تعطیلی کسب و کار می‌شود عدم تامین مالی یا کمبود بودجه است. بسیاری از کارآفرینان با راه‌اندازی کسب و کارشان با بودجه‌ی عملیاتی ناکافی، مرتکب اشتباه مهلکی می‌شوند. عمر چنین کسب و کارهایی آن‌چنان طولانی نیست زیرا موسسان آنها به راحتی ناامید و دلسرد می‌شوند؛ به ویژه اگر مجبور باشند با افراد قوی رقابت کنند.

توصیه می‌کنم، پیش از شروع هر کسب و کاری، این جمله را ملکه‌ی ذهن‌تان کنید: «هر کاری می‌کنم (کار مثبت) که به موفقیت برسم‌»؛ و همین جمله به تنهایی می‌تواند آغاز موفقیت‌تان باشد. این طرز فکر کمک‌تان می‌کند به گستره‌ی وسیع‌تری برای کسب و کارتان بیندیشید. تلاش کنید و تلاش کنید و باز هم تلاش کنید.

نتیجه‌گیری

عوامل و دلایل دیگری نیز برای شکست کسب و کار یک کارآفرین وجود دارد، ولی بر اساس سال‌ها تجربه‌ام در کسب و کار، ۱۰ مورد بالا جزء عوامل اصلی شکست در کسب و کار به حساب می‌آیند. اگر بتوانید بر این مشکلات غلبه کنید، تا موفقیت در کسب و کار مورد نظرتان راه زیادی ندارید.

مطالب مشابه شکست در کسب و کار:




ارسال توسط پول دوست

موفقیت کسب و کار گوگل و دلیل شکست یاهو

قبل از پرداختن به اصل موضوع که در واقع سیستم ساده و در عین حال بسیار پیچیده و منحصر به فرد کسب درآمد گوگل هست باید به چند دهه قبل برگردیم . در دورانی که تازه با اینترنت اشنا شدم غول بزرگی به نام یاهو برایم عجیب و شکست ناپذیر بود یاهو بزرگترین ارائه دهنده ایمیل و جستجو بود و صفحات جذاب داشت و کمتر کسی مثل من فکر می کرد که کسب و کار یاهو یک دفعه اینجور دچار تغییر شود. اما به ناگاه گوگل با ظاهر ساده خودش شروع به رشد کرد و دنیای اینترنت را دچار تغییرات اساسی کرد. گوگل با مدل تجاری ساده و در عین حال جذاب و کاربردی خود همگان را مجذوب و شگفت زده کرد . کسب و کار نوین گوگل چنان مورد توجه قرار گرفت که در کمترین زمان ممکن یاهو به کنار رانده شد و همه نگاهها به طرف گوگل و مدل تجاری اون معطوف شد. لذا برای بررسی موضوع مدل تجاری گوگل در کسب و کار اینترنتی، با این سوال شروع می کنم: یاهو که سال ها قطب اول جستجو و خدمات اینترنتی نظیر ایمیل بود چرا در رقابت با پدیده ای به نام گوگل شکست خورد؟

برای پاسخ به این سوال باید به کمی عقب تر برگردیم زمانی که مدل کسب و کار گوگل شکل گرفت. قلب مدل کسب و کار گوگل ارزش پیشنهادی آن است که در حقیقت همان خدمات تبلیغات متنی هدفمند می باشد. تبلیغ کنندگان از طریق خدمتی که به adwords شناخته می شود می توانند تبلیغات . لینک های خود را بر روی صفحات جستجوی گوگل نمایش دهند. زمانی که کاربران در حال جستجو هستند تبلیغات مرتبط با عبارت هدف نمایش داده می شود بدیهی است که این سرویس برای تبلیغ کنندگان بسیار جذاب است و عملاً برای مصرف کننده هم آزاردهنده نخواهد بود. و مهمترین ویژگی این سرویس این است که به کسب و کارها این امکان را می دهد تا یک کمپین تبلیغاتی هدفمند را برای خود برنامه ریزی کنند. اما نکته مهم اینجاست که این مدل تنها درصورتی موفق خواهد شد که افراد بسیاری از موتور جستجوی گوگل استفاده کنند!

تا اینجای داستان را داشته باشید تا به سوالی که اول پرسیدم برگردم:

یاهو که سال ها قطب اول جستجو و خدمات اینترنتی نظیر ایمیل بود چرا در رقابت با پدیده ایی به نام گوگل شکست خورد؟

عدم تمرکز برروی ارزش پیشنهادی و نداشتن مدل کسب و کار هدفمند بزرگترین دلیل خروج غول وب سایت های اینترنتی از دنیای وب بود. برای درک بهتر این موضوع به صفحات اول این ۲ سایت نگاه کنید هرچند تنها دلیل سادگی طراحی گوگل این نیست ولی برگ برنده آن همین نگاه ساده و مستقیم به اصل تبلیغات است اینکه وقتی قرار است بیشترین سود یک کسب و کار از تبلیغات متنی و صفحه جستجو حاصل شود اضافه کردن بخش های دیگر نظیر خبر ؛ آب و هوا و… به صفحه اول قطعا می تواند ما را از هدف اصلی دور کند به همین دلیل است که به نظر من سیاست های یاهو یعنی فاصله گرفتن از اصل سرویس و ارزش پیشنهادی باعث شد تا خدمات جانبی به ظاهر موثر بزرگترین چالش و بحران برای یاهو باشد اما در سوی دیگر گوگل با طراحی به شدت ساده و جهت دهی صددرصدی کاربران به جستجو و البته ارائه نتایج دقیقتر کاری کرد که آخرین تکه از پازل بوم کسب و کار گوگل نیز در جای خود قرار گیرد یعنی: افراد بسیاری که از موتور جستجوی گوگل استفاده کنند!

 

حالا وقت آن رسیده تا دوباره در مدل کسب و کار گوگل به سراغ ارزش پیشنهادی برویم اینجا بود که گوگل به منظور دسترسی هرچه بیشتر به مشتریان مصرف کننده خدمت سومی را طراحی کرد که به وسیله آن می توانست تبلیغات خود را بر روی وب سایت هایی غیر از گوگل نیز به نمایش درآورد این خدمت که ادسنس نام گذاری شده برای طرف های سوم این امکان را می دهد که با نمایش تبلیغات گوگل در وب سایت های خود در سود این تبلیغات سهم داشته باشند.

راز گوگل که همه می دانند اما اجرا نمی کنند!

گوگل به عنوان یک ساختار چند وجهی مدل درآمدی بسیار متفاوتی را ایجاد کرده است. این کمپانی از یک طرف بر روی مشتری یعنی تبلیغ کنندگان برای کسب درآمد متمرکز شده است در حالی که همیشه پیشنهادات رایگانی را برای به ۲ گروه دیگر یعنی وب گردها و سازندگان محتوا ارائه می کند. پلتفرم جستجوی گوگل منبع درآمد اصلی آن است که به سه خدمت مختلف جستجوی رایگان ؛ تبلیغات پولی  adwords و سرویس درآمدزایی تولید کنندگان تقسیم می شود. این خدمات به ظاهر ساده و بدیهی بر اساس الگوریتم های جستجوی بسیار پیچیده و خاص این کمپانی بنا شده اند که به وسیله زیر ساخت وسیع فناوری اطلاعات گوگل پشتیبانی می شوند. پس این درس بزرگ را فراموش نکنید که در طراحی و پیاده سازی مدل کسب و کار خود دچار انحراف یاهویی! نشوید.

{انحراف از بازار هدف و ارزش پیشنهادی قاتل خاموش کسب و کارهای اینترتی است.}

نمی دانم تا چه حد توانستم تا شما را برای اصلاح سیاست هایتان هوشیار کنم, ولی اگر به دلایل مختلف از مسیر خود منحرف شده اید از یاهو درس بگیرید و به صراط مستقیم باز گردید!!

مطالب مشابه کسب درآمد در خانه :

نظر گوگل درباره نقش مدیران در افزایش کسب درآمد

اسرار کسب درآمد از گوگل ادسنس

نکات کلیدی گوگل برای سئو و افزایش رتیه سایت و کسب درآمد

کسب درامد بالا با افزایش بازدید سایت در گوگل

موزش کسب درآمد از گوگل پلاس

آموزش کسب درآمد از گوگل ادسنس Google Adsense

کسب درآمد از گوگل ادسنس Google AdSense

تاثیر گوگل در کسب و کار و افزایش درآمد اینترنتی

توصیه های کسب درآمد در خانه

کسب درآمد و پول از وبلاگ

حقیت کسب درآمد از اینترنت

10روش کسب درآمد و کار در خانه

آموزش کسب درآمد در منزل ویزه خانم ها

آموزش کسب‌ و کار خانگی ارزان

ایده کسب درآمد اینترنتی و خانگی: راه اندازی آموزشگاه موسیقی

اصول رقابت و احترام در کسب درآمد اینترنتی و خانگی

کسب درآمد خانگی

راههای کسب درآمد در منزل




تاریخ: پنج شنبه 23 شهريور 1396برچسب:موفقیت ,کسب و کار ,گوگل , شکست, یاهو,
ارسال توسط پول دوست

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 211 صفحه بعد